Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-03@08:19:21 GMT

رمزگشایی از تغییرات مغز هنگام سردرد‌های میگرنی

تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۳۷۸۰۶

رمزگشایی از تغییرات مغز هنگام سردرد‌های میگرنی

طبق گفته ویلسون ژو، کاندیدای دکترای پزشکی در دانشگاه کک کالیفورنیای جنوبی در لس‌آنجلس درباره مطالعه اخیرشان: «در افرادی که از میگرن مزمن (با میانگین بیش از ۱۵ بار میگرن در ماه) و میگرن اپیزودیک بدون هاله (با میانگین بین صفر تا ۱۴ سردرد در ماه) رنج می‌برند، تغییرات قابل توجهی در فضا‌های اطراف عروق ناحیه‌ای مغز افراد به نام مرکز سِمی اوال (بخش مرکزی ماده سفید مغز) رویت شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این در حالی است که تا پیش از این، هرگز چنین تغییراتی رویت و گزارش نشده بود.»

فضا‌های اطراف عروقی، فضا‌هایی در اطراف رگ‌های خونی مغز هستند که مملو از مایع خاصی هستند. این فضا‌ها اکثرا در بین بخش غده‌های قاعده‌ای و ماده سفید مغز و در امتداد اعصاب شبکه بینایی قرار دارند. فضا‌های اطراف عروقی تحت تاثیر عوامل متعدی از جمله ناهنجاری‌ها در سد خونی مغزی و التهاب‌ها قرار می‌گیرند. در این بین، بزرگ شدن فضا‌های اطراف عروقی ممکن است نشانه‌ای از بیماری زمینه‌ای عروق کوچک باشند.

دکتر ژو در این باره گفته: «فضا‌های بین عروقی بخشی از سیستم پاکسازی مایع در مغز هستند و بررسی نحوه مشارکت این فضا‌ها در بروز میگرن، به ما کمک خواهد کرد تا بهتر پیچیدگی‌های بروز میگرن را درک کنیم.»

ژو و همکارانش، به دنبال آن هستند تا ارتباط میان میگرن وبزرگ شدن فضا‌های اطراف عروقی را درک کند. این محققان با بهره‌گیری از MRI ۷ T با وضوح فوق‌العاده بالا، به مقایسه ساختاری تغییرات میکروواسکولار (رگ‌های خونی بسیار ریز) در انواع مختلف میگرن پرداختند. ژو در این رابطه گفت: «این اولین بررسی با استفاده از MRI با وضوح فوق‌العاده بالاست که در آن به بررسی تغییرات میکرو واسکولار مغز در پی بروز میگرن، به‌ویژه در فضا‌های اطراف عروقی پرداخته می‌شود. از آنجا که MRI ۷ T قادر است تا تصاویری با وضوح و با کیفیت به مراتب بالاتری نسبت به دیگر دستگاه‌های MRI از مغز ارائه دهد، می‌توان از این دستگاه برای تشخیص تغییرات جزئی‌تر و ریزتری که بعد از بروز میگرن در بافت مغز ایجاد می‌شود، بهره برد.»

شرکت‌کنندگان در این مطالعه، شامل ۱۰ نفر با میگرن مزمن و ۱۰ نفر با میگرن اپیزودیک بدون هاله و ۵ فرد سالم بودند. تمام این افراد، بین ۲۵ تا ۶۰ سال سن داشتند و افراد مبتلا به اختلالات شناختی آشکار، تومور مغزی، سابقه جراحی جمجمه، موارد منع شده از انجام MRI و مبتلا به بیماری کلاستروفوبیا از این مطالعه کنار گذاشته شدند.

محققان، در جریان این بررسی فضا‌های بزرگ شده اطراف عروقی را در سنتروم سِمی اوال (بخش مرکزی ماده سفید مغز) و غده‌های قاعده‌ای را اندازه‌گیری کردند. افزایش و شدت ماده سفید مغز (ضایعه‌ای که در MRI به روشنی مشخص است) با بهره‌گیری از مقایس Fazekas اندازه‌گیری شد. خونریزی‌های میکروبلید مغزی (خونریزی‌های بسیار ریز در مغز) با خونریزی‌های میکروبلید در آناتومی بدن با مقیاس رتبه‌بندی، طبقه‌بندی شدند. محققان در عین حال داده‌های بالینی افراد از جمله دوره بیماری و شدت آن، نشانه‌ها و علائم در هنگام انجام اسکن و وجود هاله و منطقه سردرد فرد را نیز جمع‌آوری کردند.

تجزیه و تحلیل‌های آماری حکایت از آن داشت که تعداد فضا‌های بزرگ شده اطراف عروقی در مرکز سِمی اوال مغز افراد، در بیمارانی که میگرن داشتند، به مراتب بیشتر از افراد سالم بود. به علاوه کمیت فضا‌های بزرگ شده اطراف عروقی در مرکز سِمی اوال با عمق ماده سفید، از نظر شدت جدی بودن در بیماران میگرنی در ارتباط است.

ژو ادامه داد: «ما در تحقیقات درباره میگرن مزمن و میگرن اپیزودیک بدون هاله به این نتیجه رسیدیم که در هر دو دسته افراد مبتلا به این نوع میگرن‌ها، فضا‌های اطراف عروقی در مرکز سِمی اوال بزرگتر بودند. اگرچه ما هیچ تغییر قابل توجهی در شدت ضایعات بخش سفید مغز در افراد مبتلا به میگرن و افراد بدون میگرن پیدا نکردیم، ولی این ضایعات بخش سفید مغز به طور قابل توجهی با وجود فضا‌های بزرگ شده اطراف عروقی مرتبط بودند. این بدان معناست که تغییرات در فضای اطراف عروقی، ممکن است منجر به افزایش ضایعات بیشتری در بخش سفید مغز شوند.»

فرضیه این محققان این است که تغییرات قابل توجه در فضا‌های اطراف عروقی در بیماران مبتلا به میگرن، در مقایسه با افراد سالم، ممکن است نشانه‌ای از اختلال گلیمفاتیک در مغز آن‌ها باشد. سیستم گلیمفاتیک، در حقیقت نوعی سیستم پاکسازی مواد زاید است که از کانال‌های اطراف عروقی برای کمک به حذف پروتئین‌ها و متابولیت‌های محلول از سیستم عصبی مرکزی بدن بهره می‌برد.

البته اینکه آیا این تغییرات بر رشد میگرن تاثیرگذار هستند و یا ناشی از بروز میگرن هستند، هنوز مشخص نیست و تحقیقات باید بر روی جامعه آماری بیشتری انجام شده و در عین حال، افراد مورد مطالعه برای مدت طولانی‌تری مورد ارزیابی و بررسی قرار بگیرند تا بتوان ارتباط میان تغییرات ساختاری و ایجاد و نوع میگرن را بهتر دریافت.

ژو در ادامه گفت: «نتیجه تحقیقات ما ممکن است بر تحقیقاتی در ابعاد بزرگتر در آینده تاثیرگذار باشد تا بدین‌ترتیب بتوان در مورد اینکه چطور تغییرات در رگ‌های میکروسکوپیک مغز و همچنین نحوه خون‌رسانی، چطور بر انواع میگرن تاثیرگذار است به نتایجی رسید. در نهایت این می‌تواند به ما کمک کند تا به راهکار‌های جدید و مشخصی برای تشخیص و درمان میگرن برسیم.»

منبع: فرارو

کلیدواژه: طرز تهیه ماده سفید مغز بروز میگرن فضا ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۳۷۸۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رمزگشایی ناقص از یک ملاقات تاریخ ساز

در تاریخ هر فرهنگی، فهرستی از افراد شاخص را می توان ردیف کرد که در حافظه قومی و هویت جمعی آن ملت ریشه دارند. نزدیک شدن به این مشاهیر، و تلاش برای عرضه روایتی دراماتیک و نمایشی از آنها کاری بسیار پرمخاطره و پرمسئولیت است.

به گزارش ایسنا، نورنیوز در گزارشی از «مست عشق»، فیلم محبوب این روزهای سینما نوشت:  از دشوارترین کارها در عرصه هنر، تبدیل زندگی و شخصیت چهره‌های محبوب، مرجع و خاطره ساز تاریخی به آثار و تولیدات نمایشی است. رفتن سراغ تولیداتی از این جنس،‌ راه رفتن بر لبه تیغ است؛ می تواند به راحتی در ورطه ابتذال یا اغراق بغلتد و سیمای تاریخی آن شخصیت را مخدوش کند. در تاریخ هر فرهنگی، فهرستی از افراد شاخص را می توان ردیف کرد که در حافظه قومی و هویت جمعی آن ملت ریشه دارند. نزدیک شدن به‌این مشاهیر، و تلاش برای عرضه روایتی دراماتیک و نمایشی از آنها کاری بسیار پرمخاطره و پرمسئولیت است. هنرمندان اندکی هستند که به چنین کار خطیر و مسولانه‌ای تن بدهند؛‌ و هنرمندان اندک تر و کم شمارتری هستند که‌این خطرپذیری را با خلاقیت و نوآوری همراه کنند، به نحوی که نه درخشش سیمای آن مشاهیر مخدوش شود و نه ذهنیت جمعی مردم از آن افراد شاخص لطمه ببیند. برای فرهنگ ایران،‌ مولانا جلال الدین بلخی از این افرا است. به‌این اعتبار،‌ انتخاب او به عنوان سوژه اثر هنری،‌ انتخابی خطیر و دشوار است.

از سوی دیگر،‌همیشه هنرمندانی وجود داشته اند که توان و تخصص و تمایل حرفه‌ای شان،‌ بازسازی هنری رخدادها یا چهره‌های تاریخی است. برای این هنرمندان، تاریخ چیزی به سرآمده و به پایان رسیده نیست بلکه می توان سراغش رفت و با قرائتی امروزین، آن را بازسازی و بازآفرینی کرد. حسن فتحی، به عنوان فیلمسازی ایرانی از کسانی است که به چنین بازسازی های تاریخی – هنری علاقه‌ای ویژه و خاص دارد. در کارنامه هنری او، نگاه به اشخاص، رخدادها و جریان های تاریخی، جایگاهی ویژه دارد. او در «شب دهم» روایتی دراماتیک از واقعه عاشورا به دست می دهد و با استفاده از نشانه‌ها و استعاره‌های  ایرانی،‌ درکی نوستالژیک و ملی از یک رخداد تاریخی و دینی عرضه می کند. در سریال مدار صفر درجه از تاریخ معاصر ایران، روایتی ملی می سازد و با بهره گیری درست از مولفه‌های رمانتیک، نمایشی اثرگذار و مخاطب پسند و باورپذیر از مبارزات استقلال طلبانه مردم ایران عرضه می کند. «پهلوانان هرگز نمی میرند»، «جیران»، «میوه ممنوعه» نیز همگی در این نکته مشترکند که فیلمساز، عناصر تاریخی و هویتی را در ساختاری رمانتیک و حرفه‌ای بازسازی و بازآفرینی می کند.

مست عشق،‌  جدیدترین ساخته سینمایی حسن فتحی، روی همین خط سیر هنری و براساس همین بنیان نظری ساخته شده است. او در این اثر سینمایی، سراغ مولانا ، یا به تعبیر درست تر سراغ توصیف رابطه مولانا و شمس در خلال سال های ۶۴۲ تا ۶۴۵ هجری قمری می رود. این ۳ سال، به اعتبار آنکهکی از مرموزترین و جذاب ترین ملاقات های تاریخی در آن رخ داده و نتایجی بی نهایت شگفت در پی داشته از مهم ترین مقاطع در تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران به حساب می آید.

 مردم ایران، به درجات مختلف از دیدار معمایی و تاریخ ساز این دو شخصیت عظیم کمابیش خبر دارند و از اهمیت و تعیین کنندگی اش مطلع اند. حتی کسانی که تاکنون آثار منثور و منظوم مولانا و شمس را نخوانده اند از این دیدار مرموز و از این مقطع ۳ ساله زندگی مولانا چیزهایی شنیده اند. فیلم حسن فتحی، همین برش کوتاه را از زندگی مولانا و شمس برمی گزیند و با پرداختی رمانتیک و دراماتیک، آن را به اثری دیدنی تبدیل می کند. مست عشق به اعتبار اینکه موضوعی تا این اندازه مخاطب پسند و کنجکاوی برانگیز را دستمایه تولید قرار داده اثری جسورانه و هوشمندانه است.

اما این همه ماجرا نیست. فتحی ترجیح داده کار را در اقلیم سینمایی ترکیه تولید کند و در رده آثار مشترک سینمایی تعریف کند. لوکیشن های بومی قونیه به همراه ظرفیت های فنی و هنری سینمای ترکیه در بازآفرینی تاریخ دوره سلجوقی ، امکان های زیادی در اختیار فیلمساز قرار داده تا ساختاری باورپذیر و دیدنی به فیلمش بدهد. این نکته تا آنجاست که طبق نظر برخی از منتقدان، ‌قدرت بازیگری بازیگران ترکیه‌ای مست عشق به مراتب از سطح هنرنمایی بازیگران ایرانی این فیلم، بالاتر به نظر می رسد.

مهم ترین نکته در مست عشق، غیر از این موارد فنی، نحوه بازنمایی ملاقات تاریخی شمس و مولاناست. دیدار این دو چهره ماندگار فرهنگی ایران، آنقدر مهم و اثرگذار بوده است که در تمام تاریخ بشریت، شاید نمونه‌هایی به تعداد انگشتان یک دست داشته باشد. این ملاقات ، عالی ترین مصداق و نمونه از یک دیدار کیمیاگرانه و تحول بخش دانسته شده، به نحوی که از یک فقیه و دانشمند معمول و متعارف،‌ عارف و شاعری حکیم و شوریده ساخت و او را در فهرست مفاخر تاریخ بشری جای داد. سئوال این است که آیا «مست عشق» توانسته است چنین دیدار ناب و بی مانندی را به خوبی بازنمایی کند؟ آیا عظمت و ابهت مولانا و شمس، و نیز اهمیت ملاقات بی بدیل این دو سیمای تابناک، در این اثر بازتابی شایسته یافته است؟

 به نظر می رسد فتحی در این مقصود،‌ با تمام خلاقیت ها و نازک اندیشی هایش، آنگونه که انتظار می رفت توفیق نداشته است. دیدار این دو شخصیت تاریخ ساز،چیزی بیش از یک ملاقات، ‌ولو ملاقات مهم، از آب درنیامده است، و نشانی از یک دیدار یکّه و بی بدیل در آن نیست. برخورد شمس و مولانا، داستان طلاشدن مس در یک فرایند مرموز انسانی است. بیننده انتظار دارد چنین تحولی را ملموس تر از اینکه هست در فیلم ببیند. مخاطب، آنچه از گفت و گوی این دو چهره در خلوت می بیند مباحثاتی است که هر روز در مجامع و محافل علمی سنتی و مدرن جریان دارد. هرروز صدها حلقه از این نشست های علمی میان دانشمندان شکل می گرفته اما هیچ کدام به نتیجه‌ای منتج نشد که دیدار شمس و مولانا منتج شد. کم نیستند مولوی پژوهانی که معتقدند جنس این دیدار،‌اساسا از جنس مواجهات علمی و مدرسی نبوده و آنِ دیگری داشته است. به تصویر کشیدن باورپذیر این دگردیسی،‌ ناکامی بزرگ حسن فتحی در مست عشق است.

این نقیصه را بازی انتقادبرانگیز شهاب حسینی (در نقش شمس)‌ و پارسا پیروزفر (در نقش مولانا) دوچندان کرده است. نه مولانای قبل از دیدار با شمس،‌ خوب از آب درآمده است و نه مولانای بعد از دیدار. فرق پیروزفر قبل از ملاقات با شهاب حسینی و بعد از ملاقات با او چندان زیاد نیست. نه مولانای فقیه و دانشمند،‌ به درستی در فیلم بازنمایی شده و نه مولانای شوریده و شاعر. از سوی دیگر، تصویری که شهاب حسینی از شمس عرضه می کند تصویری نامنسجم و پریشان است. بخشی از این شخصیت پردازی های ضعیف،‌ به خاطر ضعف فیلمنامه فتحی - توحیدی است و بخش مهم دیگری از آن، به خاطر ناکامی حسینی – پیروزفر در ایفای نقش.

علاوه بر این،‌ زبان انتخابی نویسندگان فیلمنامه نیز زبانی هویت دار و استخوان دار نیست. گاهی به زبان امروزین نزدیک است و گاهی به شدت کهن و باستانی می شود و در مجموع، از ساخت زبانی مستحکم و اثرگذاری که فتحی در شب دهم، میوه ممنوعه و سایر آثارش به استخدام گرفته بود در مست عشق خبری نیست.

البته فیلمساز در استفاده از سبک روایی «تداعی در تداعی» به خوبی عمل کرده و احتمالا با الهام گیری از روش کار خود مولانا در روایت گری مثنوی، جابجایی های جالب و جذاب زمانی را در فیلم گنجانده که کشش اثر را برای مخاطب بیشتر می کند. علاوه بر این، پیوند دادن خشونت و عشق در نمونه سردار سلجوقی و مریم، دختر مسیحی، به خوبی در خدمت خط روایی داستان است و جذابیت از دست رفته دیدار مولانا و شمس را تاحدی جبران می کند. شروع فیلم با صحنه‌هایی خوش ساخت از جنگ های خونبار مغولی است. این آغاز شکوهمند، ضرباهنگ فیلم را بالا می برد و بیننده را از همان ابتدا در برابر یک اثر خوش ساخت منتظر می گذارد. موسیقی روان فیلم هم تماشاگر را در فضایی صوفیانه و شرقی قرار می دهد و در پایان اثر، صدای لطیف علیرضا قربانی،‌ خاطره فیلم را در ذهن هر مخاطبی ماندگار می کند. به‌این ترتیب ، «مست عشق» با یک شروع غافلگیرانه و یک پایان شکوهمند،‌ در خیال بیننده جای می گیرد.

 «مست عشق» به رغم تمام فراز و فرودهایش اثری دیدنی و توصیه کردنی است. این اثر شریف، مسیری تازه را در سینمای ایران باز می کند و می تواند حلقه مهمی برای زنجیره آثاری باشد که فیلمسازان جوان و خلاق ایرانی با الهام گیری از آن، رخدادها و شخصیت های تاریخی را دراماتیک و دیدنی کنند.  

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • رمزگشایی ۳۹ فقره سرقت کابل های برق فشار قوی در مشهد
  • به این دلیل چیپس نخورید!
  • فشارخون عامل اصلی بیماری های قلبی و عروقی
  • معمای عجیب: این ۵۰۰ نفر از بیمار‌ی‌ قلبی و دیابت در امانند
  • کلسترول خوب برای این افراد مفید نیست
  • سمت راست سرتان درد می‌کند؟ این چند روش را امتحان کنید
  • وجود کلسترول خوب در بدن برای این افراد مفید نیست
  • رمزگشایی از مرگ نیکا!
  • رمزگشایی ناقص از یک ملاقات تاریخ ساز
  • مسکن‌ها؛ مهم‌ترین علت بروز سردرد‌های میگرنی!